در این شرایط است که جدا می بینیم مسئله ی "ورع" و پرهیز از محارم ، یک مسئله ی غیر قابل اعتنا و بسیار کم اهمیت تلقی گردیده ، و ارزش آن در دلها رو به کاهش گذارده ، وبی پروائی در گناه از امور بسیار ساده و عادی به حساب آمده است .
با آنکه در شب " معراج" از جمله خطابها که به رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند این است که :
" یا احمد علیک بالورع . فان الورع راس الدین و وسط الدین و آخر الذین . ان الورع به یتقرب الی الله تعالی.
یا احمد ...ان الورع مثله کمثل السفینه . کما ان فی البحر لا ینجو الا من کان فیها ، کذلک لا نجو الزاهدون لا بالورع ".
"ای احمد (صلی الله علیه و آله) بر تو باد که ملازم و دائما همراه "ورع " باشی . جه آنکه اول دین و وسط دین و آخر دین ورع است . و ورع که به وسیله ی آن می توان به خدا تقرب جست .
ای احمد(صلی الله علیه و آله ) مثل ورع مثل کشتی است . همچنانکه در دریا جز کسی که در کشتی است ، از گرداب آن نجات نمی یابد ، همچنین از زاهدان دنیا جز کسی که دارای ورع است اهل نجات نمی باشد."
در روایتی از امام صادق علیه السلام می خواینم که :
" علیکم بالورع . فانه لا ینال ما عند الله الا بالورع " .
" بر شما با د التزام به ورع ، که آنچه نزد خدا است ، به دست آوردن آن جز با ورع حاصل نمی شود" .
و هچنین نقل شده است که مردی به حضور امام صادق علیه السلام عرضه داشت : چون من هر چند سالی یک بار موفق به زیارت می گردم ، و توفیق زیارتم بسیار کم است ، از این رو تقاضامندم مطلبی بفرمایید که دستور العمل و برنامه ی کار من باشد . امام علیه السلام فرمود :
" اوصیک بتقوی الله و الورع و الاجتهاد . و اعلم انه لا ینفع اجتهاد لا ورع فیه "
"تو را سفارش می کنم به تقوای خدا و ورع و اجتهاد ( یعنی تلاش و کوشش در امر بندگی و تحمل مشقت در راه عبادت) . و بدان : اجتهاد و تلاشی که با ورع همراه نباشد ، نفعی نخواهد داشت" .
و در روایت دیگری ، از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین منقول است :
" لو صلیتم حتی تکونوا کالاوتار و صمتم حتی تکونوا کالحنایا لم یقبل الله منکم الا بالورع (این روایت به صورت دیگر نیز نقل شده است و آن : " لو صمتم حتی تکونوا کالاوتار و صلیتم حتی تکونوا کالحنایا".) . "
" اگر انقدر روزه بگیرید که همون زه کمان ( ضعیف و نحیف و لاغر) شوید ، و آنقدر نماز بخوانید که مانند کمان (خمیده ) شوید، خدا از شما نمی پذیرد مگر اینکه ( این عباداتتان) باورع همراه باشد " .
و نیز از آن حضرت صلی الله علیه و آله رسیده است :
" من لم یکن له ورع یرده عن معصیه الله تعالی اذا خلابها لم یعبا الله بسائر عمله " .
" کسی که داری ورعی نباشد که او را در خلوت ، از معصیت خدا بازدارد ، خدا نیز به سایر اعمال وی ارجی نمی گذارد".
زید بن علی از پدر بزرگوارش امام سید الساجدین علیه السلام نقل کرده است که :
" الورع نظام العباده . فاذا انقطع الورع ، ذهبت الدیانه کما انه اذا انقطع السلک ، اتبعه النظام"
" ورع ، نظام عبادت است . ( رشته نخی که دانه ها و مهره های متعددی مانند تسبیح را مثلا بهم می پیوندد نظام گفته می شود) . پس وقتی ورع از بین رفت ، دیانت از بین رفته است. همچنانکه وقتی رشته ونخ گسیخته شد ، دانه ها و مهره ها نیز به دنبال آن متفرق گشته واز هم می پاشند " .