حال آنچه دشوار است همین نگهداشتن حال توجه و تنبه در دل است و پرهیز دادن روح از ابتلا به بیماری "غفلت" !
و لذا از نظر قرآن حکیم ، محکومان به عذاب جهنم - که گروههای زیادی از جن و انس می باشند – آن دسته ای هستند که بر اثر غفلت از موقعیت " دنیا " و تنبه نداشتن به لزوم رعایت حد اعتدال در ارضاء تمنیات نفس ، آن چنان مجذوبجلوه گریهای فریبنده ی " مشتهیات " و " ما علی الارض " شده اند . که چشم و گوش و فکرشان یکجا ، به خدمت نفس " اماره بالسوء " در آمده ، و از دیدن و شنیدن و فهمیدن آنچه که مربوط به ماوراء خواسته های حیوانی است ، کور و کر و نادان گردیده اند . چنانکه می فرماید :
" ولقد ذرآنا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون به اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون"
"حقیقت آنکه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم( که با سوء اختیار خود در وادی عصیان و گناه افتاده و در پایان راه از جهنم سر در می آورند ) . آنان دلهایی ( عقلهایی)
که با آن (نمی اندیشند و ) نمی فهمند و چشمها یی دارند که با آن نمی بینند و گوشهایی دارند که با آن نمی شنوند . آنان بسان چهارپایانند ، و بلکه گمراه تر( از چهارپایان! چه آنکه آنها با در دست داشتن همه گونه امکانات هدایت ، در ضلالتند) . اینان همان ( گروه) بیخبران و غفلت زدگانند" .
آری بیخبران از سکرات مرگ و عقبات پس از مرگ !
غفلت زدگان از صحنه های هول انگیز محشر و موقفهای پر محنت " میزان " و " حساب " روز جزا!
که متاسفانه اکثریت مردم ما را همینان تشکیل می دهند . اکثریتی که بر اثر مجذوبیت در برابر جلوه ی " دنیا " – در عین ادعای پیروی از قرآن و احیانا تصدی امر دعوت به را ه خدا – چنان خود را باخته و پا روی " عقل " و " علم " خود نهاده اند که گویی – العیاذ بالله – " لا خبر جاء ولا وحی نزل" وبه قول حافظ :
کرشمه ی تو شرابی به عاشقان پیمود
که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد .
به فرموده ی امام امیر المومنین علیه السلام :
"و کذلک من عظمت الدنیا فی عینه و کبر موقعها من قلبه ،آثرها علی الله فانقطع الیها و صار عبدا لها " .
" آری چنین است کسی که دنیا در نظرش مهم و با عظمت آمده ، و موقعیت آن در دلش بزرگ شده است ، ( تحصیل متاع ) آن را بر( جلب رضای ) خدا ترجیح می دهد . و در نتیجه یکباره روبدان آورده ( و از خدا جدا می شود ) و بنده و فرمانبردار دنیا ( وصاحبان زور وزر) می گردد.
" و من عشق شیئا اعشی بصره و امرض قلبه . فهو ینظر بعین غیر صحیحه و یسمع باذن غیر سمیعه "
" هر که عاشق چیزی شود( عشق به آن چیز) چشمش را کور ، و دلش را بیمار گرداند . ( به طوری که عیب آن را ندیده و زشتیش را زیبا پندارد) . و لذا او (در این حال) با چشمی ناسالم می نگرد . و با گوشی ناشنوا می شنود . (زیرا چشمی که از دیدن واقعیت مسلم محروم است ، ناسالم ، وگوشی که از شنیدن مطلب حق مسدود است ، ناشنوا است ) .
چشم باز و گـوش بـاز و ایـن عـمی
حــیــرتــم از چــشـم بــنــدی خــــدا